انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

سبز

شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۳۳ ب.ظ

مرا بوسیدی و چشم تو شد مست
چو باغی که پسِ  مِه محو می شد
تمام باورم تسلیم حسّی
زچشمان تو با این نحو می شد

به کاشیکاری ذهنم نگاری،
بجز نقش نگاه تو نمانده
که این استادکار عشق جز سبز
تمام رنگ ها را بور خوانده

کنارت قطره قطره ، روشن و گرم
همان رنگین کمان خویش بودم
بهار عشق با من همقدم بود
که از فصل جدایی پیش بودم

زمانی زرد، حینِ ناله ی ِباد
میان کوچ رنگارنگ صد برگ
نفهمیدم کجا بر باد رفتی
به پاییز وبه باد وکوچ صد مرگ

تورا گم کرده ام حالا  به زیرِ
هزاران شاید و اما و ای کاش
دلم مدفون این آوار اما
به من میگوید این دل،منتظر باش

غم پاییزی ام هر روز بی تو
زمستان است و از سبزی اثر نیست
دل طوفانزده جان می کند ؛جان
ولی باز از بهارانت خبر نیست

نشانیِ دلت را کَس نخواند و
به هر بن بست دیگر ره نمودند
به جای هم نوایی با غم من
هزاران نغمه نوبر سرودند

ولی من بر درخت سبز یادت
به تیغ آرزو حک میکنم " دوست"
که تا میراث عشقی هست، دارم
 امید معجزه ،چون عشق جادوست

#ارسا_اجلالی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی