انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

❇️دامن خیال👇


‍ از دامن خیالم بیرون نمی روی تو
از منظر نگاهم پنهان نمی شوی تو


شیری شکسته پایم لنگان به نامرادی
آهسته رو غزالم ترسان چه می دوی تو؟


آری شکار مایی نی از طعام جسمت
می بویمت به مشکی آن دم که می دمی تو


#قاسم_رستگاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۰۶
فرشید فلاحی

❇️نام تو👇


نام تو مخمل تن پوش من است

سخنانت همه در گوش من است


خاطرت خوشه رنگین عنب 

باده گاه سحرنوش من است


یاد تو یاد نفس هاى خیال

واژه اى بر لب خاموش من است


ذات پر خیر تو را معجزه است

که علاج دل پر جوش من است


بارش مرحمتت راحت جان

راحت بستر و آغوش من است


گفته اى در ره تو جان بدهم

مژده جسم کفن پوش من است


بانگ و فریاد تو بر خفته عقل

بینشى بر سر مدهوش من است


خواسته هاى دهنت با دل من

حلقه آویز بنا گوش من است


گر ضیا از تو سراید چه عجب 

نقش تو زینت منقوش من است


#ضیاءالدین_فلاحی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۰۳
فرشید فلاحی

❇️تنهاترین👇


تنها ترین بُدَم که تو مهمانم آمدی
با نورِ ماه بر لبِ ایوانم آمدی


من درمیانِ کفر خودم گم شدم ولی
همره شدی وهم رهِ ایمانم آمدی


"یک دست جامِ باده و یک دست جعدِ یار"
ای جان فدای تو که بدین سانم آمدی


چون بادِ حادثات چراغم شکسته بود
بودم ملول و خسته که انسانم آمدی


دیدی که نورِ دیده ی خود داده ام زدست
یوسف شدی به کلبه ی احزانم آمدی


پایانِ هر غزل به تخلص چو نامِ توست
ای ناتمامِ عشق،تو پایانم آمدی


#فرشید_فلاحی 
                

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۳۸
فرشید فلاحی

❇️روزگار👇


خدایا بین چه رنگین روز گارم
زمستان یخ زده فکر بهارم


نه دست مهربانی برسرِمن
نه یاری می نشینددرکنارم


زمین با سبزه وگل شدهماغوش
زمین گیر ازخطای بیشمارم


زبان آهسته گو دشمن نفهمد 
در این ویرانه خوشتر از هَزارم


هزاران عاشق دلخسته دارم
  یکی  برده دلم را بیقرارم


نشینم چون پرستو کنج ایوان
دو دیده بر ره وچشم انتظارم


نمی دانم کجا کی در‌چه ساعت؟
به دیدارش زمان را می شمارم


خداقسمت کندبینم دوباره
گلِ لبخندِشیرینِ نگارم


#شیرین_تمیمی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۳۵
فرشید فلاحی


            در پناه دل❤️
‍ رهگذر دستم بگیر چون موج گردابی شدم
از سر حرص و طمع پاگیر مردابی شدم


چون عقابی بوده ام بالا نشین قله ها 
جلد تالاب لجن همسان مرغابی شدم


ته نشین از مانده ی جام شرابی بوده ام
خوشه ی انگور جان را زخم تیزابی شدم


رستم نفس و هوس در خود گریبانم گرفت
باورم از پا فتاد و همچو سهرابی شدم


مقصد ما کعبه ی دل بوده در وادی عشق
زاهدی چله نشین در کنج محرابی شدم


مدعی بودم به دریا مرد طوفان ها منم
با نسیم نیمه جانی مرغ غرقابی شدم


رستگاران در پناه دل ره جانان روند
من به کار وصله در شولای اربابی شدم


#قاسم_رستگاری



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۳۸
فرشید فلاحی


❇️انکار،اصرار👇


وقتى تمام لحظه ها بر من محاط اند
تصویرِ امنِ دستهایت در سرم هست
من انقراضِ نسلِ زنهای نجیبم
وقتى نشیبِ سینه ات در خاطرم هست


آن شب هزاران پاى رفتن در تنم بود
 برطبقِِ عادت،عاشقت بودم به تکرار
حالا کفن کن خاطراتم را،بمیران
تو مردِ انکارى و یک زن مردِ اصرار
 
زن با قدم هایى که برعکسِ خودش بود
سلانه سلانه تنت را زیرورو کرد
وقتى  لبانت بر لبش لغزید،گم شد
تا صبح خود را در نگاهت جستجو کرد


او قاصدک ها را برایت  خواب مى دید
بیدار شد،خود را در آغوش تو جا کرد
روحش براى با تو بودن قد کشید و
جانش به دستانت،به چشمت اقتدا کرد


مسحور در دستان گرمت غلت مى زد
پروانه اى سى ساله بیزار از بکارت
بى تاب از شوق وفورِ شانه هایت
از جنگ با بوسه،به دنبال اسارت


زن گونه ای نایاب از یک قاصدک شد
از استخوان تا استخوان در عشق جاخورد
آرایه ها بر پیکرش تعظیم کردند
چون صفحه ای از یک کتاب شعر تاخورد


پروانگی را در خودش اعدام کرد و
پرواز را محبوس در بالَش به اجبار
حالا کفن کن خاطراتم را بمیران
تو مردِ  انکاری و یک زن مردِ  اصرار


#فریما_لهراسبی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۲۲
فرشید فلاحی