انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

در آوای باران

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، ۰۷:۰۸ ق.ظ

در آوای باران  دلم می‌سرود

ازاین کنجِ زندان دلم می‌سرود

 

من و خلوت و دفترِ خاطرات

نشسته پریشان دلم می‌سرود

 

غزل راویِ غربتِ مبهمی ست

براین عشقِ پنهان دلم می‌سرود

 

خیالت دلم را به خون می‌کشد

که با اشکِ لغزان دلم می‌سرود

 

صدا کردمت پاسخت بود "جان"

چو آن ارگِ ویران دلم می‌سرود

 

من و گیسوانِ تو و تارِ عشق

به مهتاب و ایوان دلم می‌سرود

 

تو آغاز عشقِ غزل‌ها شدی

براین خط پایان دلم می سرود...

 

تو رفتی و رفتن مرا هم شکست

از این و هم از آن دلم می سرود

 

چه بغضی! گلوی صدایم گرفت

که محزون بدین سان دلم می‌سرود

 

و بی تو من  آواره‌ای عابرم

خیابان خیابان دلم می سرود

 

شب و کوچه و بوی باران و خاک

در آوای باران دلم می‌ سرود

 

#فرشیدفلاحی    ۰۴/۴/۱۵  طالقان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی