انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

سودای جنون

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، ۰۶:۵۳ ق.ظ

با تو در سر همه سودای جنون بود نبود؟

دل ودیده که چو دریاچهٔ خون بود نبود؟

 

من که در مرگ شقایق به عزای دل خویش

ناله های شبم از درد فزون بود نبود؟

 

عشق داغیست که از روز ازل باما بود

سرخی سیب گواهیِ درون بود نبود؟

 

رعد و برقی که شرارش دل وجان ویران کرد

عاشق از شعلهٔ این برق مصون بود نبود؟

 

آه از آن لحظه که درگیرِ نگاهت شده دل

امتداد نگهت سِحر و فسون بود نبود؟

 

من که در کوچهٔ قلبت نه به عقل آمده ام

با تودر سر همه سودای جنون بود نبود؟

 

#فرشیدفلاحی   ۴۰۳/۱۰/۷

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی