انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

۱۰۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انجمن شاعران طالقان» ثبت شده است

مرا بوسیدی و چشم تو شد مست
چو باغی که پسِ  مِه محو می شد
تمام باورم تسلیم حسّی
زچشمان تو با این نحو می شد

به کاشیکاری ذهنم نگاری،
بجز نقش نگاه تو نمانده
که این استادکار عشق جز سبز
تمام رنگ ها را بور خوانده

کنارت قطره قطره ، روشن و گرم
همان رنگین کمان خویش بودم
بهار عشق با من همقدم بود
که از فصل جدایی پیش بودم

زمانی زرد، حینِ ناله ی ِباد
میان کوچ رنگارنگ صد برگ
نفهمیدم کجا بر باد رفتی
به پاییز وبه باد وکوچ صد مرگ

تورا گم کرده ام حالا  به زیرِ
هزاران شاید و اما و ای کاش
دلم مدفون این آوار اما
به من میگوید این دل،منتظر باش

غم پاییزی ام هر روز بی تو
زمستان است و از سبزی اثر نیست
دل طوفانزده جان می کند ؛جان
ولی باز از بهارانت خبر نیست

نشانیِ دلت را کَس نخواند و
به هر بن بست دیگر ره نمودند
به جای هم نوایی با غم من
هزاران نغمه نوبر سرودند

ولی من بر درخت سبز یادت
به تیغ آرزو حک میکنم " دوست"
که تا میراث عشقی هست، دارم
 امید معجزه ،چون عشق جادوست

#ارسا_اجلالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۳۳
فرشید فلاحی

             

                                     #تمام_ناتمام



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۳۸
فرشید فلاحی











"به نام خالق اردیبهشت ماه"
شراب طاهر  پاک بهشتی
گران سنگ از طلای خشت خشتی
چو باغ ارغوانی چهره گلگون
یقینا زاده ی اردیبهشتی!!!
《تقدیم به متولدین اردیبهشت ماه》
  #فهیمه–خلیلی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۱۱
فرشید فلاحی

 


 صبح  می آید به مهرت  بیقرار🌷

خوشدل  از خورشید  رویت چون  بهار🌿

این  بهار وهر بهار وصد بهار🌿

گل  چو بر گلشن  نشاند  روزگار🌿

  بلبل  از شوق رخت  کف می زند🌿

  پای می کوبد به شاخه هرهزار🌷

ای اهورایِ سپیدِ عاشقی🌻

شادی عشقت  به دلهامان   گذار🌷

شعله از ما  برشب  تاریک زن🌷

  تا  بماند روز روشن  پایدار🌷

 #شیرین_ تمیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۵۳
فرشید فلاحی


تمنا

ای همه من محوِ تماشای تو
دیده ودل غرقِ تمنای تو


خودتو بهاری وبهاران زتوست
جلوه ی عشق است سراپای تو


نام تو شد زمزمه ی لحظه ها
روز وشبم غرقه ی رویای تو


همره من گشته به خواب وخیال
نرگس جادوی فریبای تو


گُل کند این عشق به اردیبهشت
رقصِ غزل بزمِ دلارای تو


پادشه حسن تویی والسلام
دیده ی من خاک کف پای تو


با تو تمام است مرا ناتمام
دفتر دل مانده به امضای تو

                             #فرشید—فلاحی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۳۳
فرشید فلاحی



روح باران

زمین را سبز دارد روح باران
نشاط افزاست طرف جویباران
ببار ای ابر رحمت ! بر دل من
که دل گردد ز یُمنت چون بهاران

#سید-عباس-میرحسینی(میرک)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۲۶
فرشید فلاحی





💧

#شکایت


جای شکایت دارد این روزای فروردین
شاید به سرمای زمستان مبتلا مانده


اینجا کسی در پیله ی بیماری هر شب
در رخت ِدلتنگی به خوابی بی شفا ، مانده

در رود بی احساس و مرگ آبشش گویا
ماهی ترین فریاد ِ آبی ، بی صدا مانده


مردم ؛ مگر در آنطرف گوش ِ صدا رفتست

هان ؛ ایل باران در دل سیلی رها مانده


از کاروان ِ تشنه در قشلاق ِ گرم کوچ

ِ لب های احساسی به مرداب ِ بلا مانده


قومی ؛ بیابان تا بیابان ، کعبه گز کرده
در لابلای مروه ی دل ، بی صفا مانده

اینجا عزای نسل پروانه است ، مغرب را
گویا که خورشید از عزاداری جدا مانده


باری ؛ کسی تصفیف شیدایی نمی خواند
تا زین نیستان ، ماتمی در نینوا مانده


زین باغ ؛ یک رکعت نماز عشق
از دیروز

در حلق ِ شاخی نو مسلمان ، بی خدا مانده


کی می رسد لب بر لب امساک ِ تقدیسی
با بوسه ی افطار ِ تردیدی که جا مانده


آخ ! آنهمه سی نی که از نوروزهامان  رفت
آخ ؛ این همه سی لی که ما را آشنا مانده


درد از فلک بگذشته تا هفت آسمان ِ آه
در دست ِ فریاد ِ قنوت ، اما ، دعا مانده
.


#مسلم_آهنگری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۱۳
فرشید فلاحی


❤️غروب❤️
بادل غریبه است خدایا مگر غروب
مردغریب خسته و دلتنگ ترغروب
پیوسته درسکوت وسکون فکرمی کند
هرعاشقی برای دلش درسفر غروب
غمگین نمی شدم همه ی عمردرجهان
بامن رفیق می شد وهم دل اگر غروب
خندان ندیده ام بنشیندبه گوشه ای!
درطول زندگانی خود یک نفر غروب
در آسمان کبوتر بی آشیانه هم
 رغبت نمی کند بزند بال وپر غروب
خورشید تا که رفت توهم خانه می روی
ای نوردیدگان من از بام ودر غروب
ناصح به راه مانده نگاهم که قاصدک
ازخانه اش دو باره بیارد خبر غروب

                                     #ناصر_باریکانی (ناصح)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۲۸
فرشید فلاحی

        


    تنها

زُل می زند،پُشتِ سکوتش نقطه چین ، تنهاست ؛تنها
مجموعه ای از شعر هایِ خوش نشین، تنهاست؛تنها

نصف النهار ِهر نگاهش رو به قطبِ آرزوها
یخ می زند چون بی جهت، رویِ زمین تنهاست؛تنها

ثبتِ حقایق می کند، گاهی، ولی این عکس ها تلخند
قابِ دو چشمی که به قلبِ دوربین تنهاست؛تنها

هِی قهوه می نوشد اثر از فالِ خوب اما نمی بیند
در حالِ او تأثیرِ گُنگِ کافئین تنهاست،تنها

تبعیدیِ عشق است‌ و در اعماقِ تفکیکی غریبانه ‌‌
چون تکه ای جامانده از یک جورچین تنهاست؛تنها

یک قلب خالی مانده و یک ذهن خالی تر به دنبالش
دردِ و خیالاتش میانِ آن و این تنهاست، تنها

بحرانِ احساس است تنهایی که تصویرش نفسگیر است
انگار یک کودک کفِ میدان مین تنهاست ؛ تنها

هر لحظه را دلواپسِ آوارِ تقدیر است و جان کنده
چون ماهی قرمز که بین  هفت سین تنهاست؛ تنها

# ارسا اجلالی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۴۷
فرشید فلاحی


 طعم باران می دهد شعر ترم

واژه ها را سوی رویا می برم

بوی باران شاد و مستم می کند

جان تازه میدمد در پیکرم

می روم تا دشت گلهای بنفش

عطر آن را بهر یارم می خرم

زیر باران یاد یارم می کنم

جز خیالش چون نباشد در سرم

خوش بود باران پاییزی مرا

بی گمان من در بهاری دیگرم


#مریم_حاج_علیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۳۵
فرشید فلاحی