انجمن شاعران طالقان
محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان
انجمن شاعران طالقان
محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
طبقه بندی موضوعی
یک عکس و چند شعر
(۱)
یک بیت و چند شعر
(۱)
خلاصه آمار
بایگانی
شهریور ۱۴۰۳
(۴)
مرداد ۱۴۰۳
(۱)
ارديبهشت ۱۴۰۱
(۱)
آبان ۱۴۰۰
(۱)
آبان ۱۳۹۹
(۱)
مهر ۱۳۹۸
(۱)
مرداد ۱۳۹۸
(۳)
تیر ۱۳۹۸
(۱)
خرداد ۱۳۹۸
(۵)
ارديبهشت ۱۳۹۸
(۱۳)
فروردين ۱۳۹۸
(۱۲)
اسفند ۱۳۹۷
(۵)
مرداد ۱۳۹۷
(۲)
فروردين ۱۳۹۷
(۲)
اسفند ۱۳۹۶
(۶)
بهمن ۱۳۹۶
(۷)
دی ۱۳۹۶
(۳)
آذر ۱۳۹۶
(۱)
آبان ۱۳۹۶
(۶)
مهر ۱۳۹۶
(۷)
شهریور ۱۳۹۶
(۱۴)
مرداد ۱۳۹۶
(۱۷)
آخرین مطالب
۰۳/۰۶/۱۳
چراغ و باد
۰۳/۰۶/۱۳
عطش عشق
۰۳/۰۶/۱۳
هجوم
۰۳/۰۶/۱۳
یک شب
۰۳/۰۵/۲۹
بی تو
۰۱/۰۲/۳۱
رباعی
۰۰/۰۸/۰۴
طفل دل
۹۹/۰۸/۲۷
عصارهٔ عشق
۹۸/۰۷/۰۹
راز خاموش
۹۸/۰۵/۰۲
مثــــــــل نــــــــــور
پیوندها
درجی: دریچه ای رو به طالقان
عطر سیب
❇️
عطرسیب
🍎
برگرد که این کوچه بدون تو غریب است
بی روی تولبخند لب شهر،عجیب است
با یاد تو این خانه پر از بوی بهشت است
عطر تو همان عطر فریبنده ی سیب است
#مسلم_آهنگری
۰ نظر
۰
۰
۲۱ آبان ۹۶ ، ۱۴:۵۲
فرشید فلاحی
پرواز
❇️پرواز
کوچیده ام مثل پرستو تا بهار تو
پر می کشم در دامن لیل و نهار تو
تیری بینداز و بیندازم به دام عشق
میمیرم اما می شوم تنها شکار تو
از آسمان ،آبی ترم کن ، آسمانم باش
یک راه شیری می شوم در انتظار تو
قصد قراری نیست،تا پرواز آخر هم
سر می کشم در روزگار بی قرار تو
دنبال اسب سرکشت تا دشت های دور
هر شیهه را پی می کنم تا مرغزار تو
شرعی ترین جام شراب معبد انگور
هر تهمتی را می خرم با سنگسار تو
پَر می فروشم ،درمصاف شمع چشمانت
در جمعه بازاری ترین شهر و دیار تو
هر چند آزادی می ارزد تا دهم جانی
آزادیم را میفروشم ،در حصار تو
بُهتی پر از گل می شوم ،در روز دیدارت
وقتی که می افتد دلم در لاله زار تو
#مسلم_آهنگری
۰ نظر
۰
۰
۱۸ آبان ۹۶ ، ۱۲:۱۷
فرشید فلاحی
اربیعن
اربعین
"ما بدین در نه پیِ حشمت وجاه آمده ایم"
همه با پای دل است کاین همه راه آمده ایم
گردشِ چشمِ تو دیدیم چو از روز اَزل
اخترانیم که در پرتوِ ماه آمده ایم
تا که نوشیم و سرا پا همه مدهوش شویم
تشنه لب،ناله به دل همرهِ آه آمده ایم
رٱسِ نی صوتِ مناجاتِ کسی می شنویم
"به طلب کاریِ آن مهرگیاه آمده ایم"
یادمان نیست که بر دل رقمِ عشق چه رفت
آنقدر هست که اینجا به پناه آمده ایم
کاروان می رسد اینک زبیابان به شتاب
"به گدایی به درِ خانه ی شاه آمده ایم"
فالِ این شاعرِ جا مانده چنین آمده است
"که به دیوان عمل نامه سیاه آمده آیم"
#فرشید_فلاحی 95/8/27
۰ نظر
۰
۰
۱۲ آبان ۹۶ ، ۱۰:۵۲
فرشید فلاحی
قالی غزل
❇️ قالیِ غزل
قلبم دوید پای قلم بیت دیگری
باهر قدم تنید به هم عشق نوبری
ای خط نگار سینه و ای کارگاه مهر
این ریسمان سرخ غزل را کجابری
هر ره که میزنم بنویسم به غیرعشق
در ابتدای سطریکی نقطه آوری
گفتم بباف قالی شعری به رسم عقل
اما ز طرح و نقشه برونی،فراتری
از تارلمس بودن واز پودماشدن
طرحی محال را به خیالم می آوری
این قالی غریب غزل را که بافتی
ارزانی ات اگر چه خودت هم نمی خری
افتاد زیر پا و شدم ره نشین عشق
شاید شبی به کوچه شعرم زند سری!
#ارسا_اجلالی
۰ نظر
۰
۰
۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۴:۰۷
فرشید فلاحی
بگذریم
❇️ بگذریم 👇
دستی گره به موی دختر ارباب...بگذریم
انگشتهای شاه و چاقوی قصاب ..بگذریم
اصلا،،خیال کن علی اصغر نداشتی
بس کن رباب گریه بی تاب....بگذریم
داغ جوان و غارت و تحقیر یک طرف
گرگان مست سرخوش وسیراب..بگذریم
خون گشته بود آن دل بی تاب پادشاه
از جهل و نامرادی اعراب...بگذریم
دستی نداشت ساقی و میگفت دختری
ما تشنه ایم جان عمو آب...بگذریم
آب دهان مردم و رخسار کودکان
گفتند خارجی.فرزندبو تراب..بگذریم
تشت طلا و بزم می و چوب خیزران
اهل حریم خداوند بی حجاب؟..بگذریم
آن دم گذشت و ولی داغ مانده است
فکر حسین و قافله دریاب...بگذریم
یار حسین پیرو هل من معین اوست
وقتش رسید تا که از این خواب بگذریم
#سید_مهدی_افتخاری
۰ نظر
۰
۰
۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۴:۰۴
فرشید فلاحی
دختر دریا
❇️دختر دریا👇
دوباره دختر دریا ترانه می خواند
ترانه های مرا عاشقانه می خواند
بهار زمزمه ای با چکاوکان دارد
چنان که رویش جان را جوانه می خواند
درخت و سیر صعودی به آسمان یعنی
قنوت ساده ی خودرا شبانه می خواند
نسیم صبح به گوش اقاقی وسنبل
نفس نفس غزل بی بهانه می خواند
مدام بلبل عاشق برای محبوبش
هزار نغمه ی شیرین به لانه می خواند
به ابر می نگرم در کمال آرامش
به خوردِ صحن چمن دانه دانه می خواند
اگر به بزم طبیعت نظرکنی،ناصح
تو را به دیدن گل ها،زمانه می خواند
#ناصر_باریکانی(ناصح)
۰ نظر
۰
۰
۲۱ مهر ۹۶ ، ۱۲:۴۲
فرشید فلاحی
فاصله
❇️ فاصله👇
مرنج از من که شب همدرد مهتابم مرنج از من
دگرباقصه عشقت نمیخوابم مرنج از من
سوار موج دلتنگی به دریای نبودن هات
به شوراب غمت درحسرت آبم مرنج از من
مثال یک صدف پوچم رها درساحلی تنها
چو هجران را گزیدی درّ نایابم مرنج از من
به عشق راه دورتو دلم خّرم نگردد چون
شبی روشن نشد با کرم شب تابم مرنج از من
دلم رنجور و تن مهجور وبیمار خیالت من
کنون چون پیرزن محتاج سرخابم مرنج از من
به دنبالت چو می گردم به جای دور جان تو
چو سرگیجه چنان چون چرخ دولابم مرنج از من
نجستم من تو راگشتم دعابر لب که باز آیی
ز مردم دورم و درکنج محرابم مرنج از من
فراق وکبر رستم وار تو شددشنه برقلبم
فدای دوری و عشقت چو سهرابم مرنج از من
چه حسرت میبرم برخادمان وزیر دستانت
که از نزدیک می گوینداربابم مرنج از من
تو گفتی:دردلم هستی و غیرتوهمه بر لب
کدامین دل که من اینگونه بی تابم مرنج از من
بهانه هی بهانه هی بهانه باز می گیرم
زدنیا،چون تو را اینجا نمییابم مرنج از من
#ارسا_اجلالی
۰ نظر
۰
۰
۲۰ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۷
فرشید فلاحی
مشق عشق
❇️ مشق عشق 👇🏻
باز آ که کاخ مهر و محبت بنا کنیم
بیغوله های نفرت ظلمت رها کنیم
چون قدسیان ز شارع آفاق بگذریم
با مشق عشق درد شقاوت دوا کنیم
زنجیر کینه توزی خود کامه بگسلیم
آغوش مهر ورزی جانانه وا کنیم
گر دیگری ز حقد عمل تخم کینه کاشت
ما کار بر مدار شرارت چرا کنیم
محنت کشیم و عشق بورزیم و دل بریم
میثاق عشق ورزی خود با خدا کنیم
گر سقف آستان زمین موج خون زند
ما عاشقان به پیر مغان اقتدا کنیم
گلنوش باده نوشی و گلبانک عشق را
باشد به لطف ساقی و مطرب بپا کنیم
قول لئیم شیوه ی عزت نمی دهد
گوش نیوش بر سخن آشنا کنیم
دیدار یار مایه ی خشنودی دل است
آن به که سر به زیر قدومش فدا کنیم
جان ازشمیم شعر براری معطراست
دل را سرای مردم صاحب صفا کنیم
#امان-اله-آقا-براری
۰ نظر
۰
۰
۱۶ مهر ۹۶ ، ۲۰:۵۹
فرشید فلاحی
طعم باران
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
طعم باران می دهد شعر ترم
واژه ها را سوی رویا می برم
بوی باران شاد و مستم می کند
جان تازه می دمد در پیکرم
می روم تا دشت گلهای بنفش
عطر آن را بهر یارم می خرم
زیر باران یاد یارم می کنم
جز خیالش چون نباشد در سرم
خوش بود باران پاییزی مرا
بی گمان من در بهاری دیگرم
#مریم_حاج_علیان
۰ نظر
۰
۰
۱۴ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۴
فرشید فلاحی
عبور ماه
عبور ماه
نشسته ام که ببینم عبور ماهم را
ستاره های خیالش گرفته راهم را
زِشرم آینه آرام می زنم نفسی
چرا که یاد لطیفش شکسته آهم را
نهاده ام سرِ زانوی خویش پیشانی
برای آنکه به یاد آورم گناهم را
کنار پنجره پنهان سوال میکردم
که چند مرتبه دزدیده ام نگاهم را
خدا کند که بیاید به خاطر دل من
نخوانده است اگر نامه ی سیاهم را
کسی که فکر مرا اشتباه میخواند
نشان ناصح ما داد اشتباهم را
#ناصر_باریکانی(ناصح)
۰ نظر
۰
۰
۱۳ مهر ۹۶ ، ۱۵:۳۵
فرشید فلاحی
قدیمی ترین مطالب
مطالب قدیمی تر
جدیدترین مطالب
مطالب جدید تر