انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان




تنـــــها


رفتی به دریا ودلِ مارا ندیدی
تنها ترین فانوسِ شب ها را ندیدی


باتو سفر بودو گذر از جنگل وکوه
درمن خیال وخواب و رؤیا را ندیدی


روزت سراسر شادی وجشن وسرور است
درآه واشک وناله نجوا را ندیدی


درمن هوای با تو بودن ها، دریغا
موجِ هوای این تـمنا را ندیدی


من چون گَوَن پابند وتو همچون نسیمی
این بندِمحکم بوده برپا را ندیدی

بُغضِ غزل در پشت پایت گشت باران
رفتی به دریا و دلِ ما را ندیدی


          #فرشید_فلاحی   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۳۷
فرشید فلاحی



چشم رنگین تو چون لوحه ی تذهیب بود
که مرا حیرت از آن جذبه و ترکیب بود


ای خوش آنکس که به کانون نگاهت افتد
که به کندوی عسل ذائقه ترغیب بود


#قاسم_رستگاری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۳۰
فرشید فلاحی

کجایی ناجیِ  موعودحال ما نمی پرسی؟
   به  هر آدینه دلتنگی، ملال  ما نمی پرسی؟


  نشانی های اورنگت نشسته تک به تک هر جا
گسستیم از نوا از اتصال ما نمی پرسی؟


    ز  غرق وسیل و طوفان وزمرگ وجنگ وخونریزی
 که رقصیدند درصحن خیال ما نمی پرسی؟

   بهاران برفی وباران ببین هنگامه برپا کرد
 چرا ای جان تو ازبادشمال ما نمی  پرسی؟


 ‌ زعمق جان دلم خواهد به زیر سایه  ات بودن
  کمی  از آرزوهای محال مانمی  پرسی؟


#شیرین_تمیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۲۶
فرشید فلاحی













 


کلامِ تنهایی

مقیم گشته دلم در مقام تنهایی

وناتمامِ تمامم، تمامِ تنهایی


درون دفترِ شعرم غزل شد اشک آلود

ردیف می شود اینجا کلامِ تنهایی


چو پینه دوزِ کهنسالِ دیده کم نورم

که وصله ها زده بر التیامِ تنهایی


منم که بامنِ خودگویم این سخن هرشب

"سلام جامِ مقدس، سلامِ تنهایی"


فروغ ماه گوارای بزم مستان باد

ستاره ای ندرخشیده بامِ تنهایی


سکوت می کنم اما سکوتِ درد آلود

قسم به بغض گلویم، به شامِ تنهایی


#فرشید_فلاحی    

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۴۷
فرشید فلاحی


بهار
نو شد جهان و هزاران سپاس دوست
خرم دلی که به عشق است شناس دوست

از خود عجب ز بهاری چنین لطیف
دارم به دل غم نان و هراس دوست

آن بی خرد که به خلقی ستم نمود
بیند به کار جهان انعکاس دوست

آن زاهدی که شکم سیر حاکم است
از مصلحت به تن آرد لباس دوست

جاهل کسی که به تقلید زاهدی
آرد به لب چو گدا التماس دوست

آزاده باش و به دل غم مخور جهان
در گردش است به حساب از قیاس دوست

#قاسم- رستگاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۴۲
فرشید فلاحی



ساغر ارغوان
گردش می سبو سبو ز ابر بهار بر چمن
باده کشان قدح قدح نرگس و سرو و نسترن


دشت و دمن معنبر از بارش ابر آذری
باد هوا معطر از لاله و بید و یاسمن


نخوت دی شکسته شد غنچه ی گل شکفته شد
بلبل سرخوش از سمن بر سر شاخه نغمه زن


طرف بنفشه زار شد مست و خمار یار من
نوش لبش سبوی می زلف کجش شکن شکن


حلقه ی طره تا گشود خرمن گیسوان نمود
از خم شانه پشته شد تا به کمر رسن رسن


مطرب خوش نوای ما پرده ی خوش بنا نما
شور دگر بپا نما جامه دران بزن بزن


گر نشکفته ام چو گل در چمن بهار عشق
طعنه به روزگار من ای مه من مزن مزن


پنجه بزن به زلف یار شکوه مکن ز روز گار
دولت ارغوان ببین ساغر ارغوان بزن


نوش لبان لعل تو کام براری ار دهد
نغمه به آسمان برد بلبل آتشین سخن


#امان-اله-آقابراری




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۳۶
فرشید فلاحی

‍‍ 
جز تو

 جزتو به هرکس عشق ورزیدن حرام  است
  در روی هرکس جز تو خندیدن حرام  است

دور از تو ذوق و خوشدلی معنا ندارد
برساز هربیگانه رقصیدن حرام است

ای آسمان خاطرم، ای نور، ای هور
برهرهوایی جزتو تابیدن حرام است

مهرت جهان را باغ  پرگل کرده  بی تو
 هر بوته پرخار است وگل چیدن  حرام است

‌‌دل کندن ازوابستگی ها گرچه سخت است
 راحت بگویم بت پرستیدن حرام است


  #شیرین_تمیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۲۶
فرشید فلاحی



اوج  زیبایی
دراوج زیبایی ولی بی ادعا بود
یعنی فروتن دختری دردآشنا بود


می رفت سنگین مثل  موجی روی دریا
می رفت سنگین وسکوتش باصفا بود


درماسه های گرم ساحل گام می زد
آرام مانند غزالی خوش نما بود

 
می آمداز سمت افق بادی ملایم
چشمم به دنبالش شبیه چشمه ها بود


عطر تنش در عمق جانم پخش می شد
تنها ودریا خالی از جای شمابود


روحم نمی رفت از کنا رش ذره ای دور
جسمم پی اش تا انتهای ناکجابود


برگشت زلفش در هواچون باد چرخید
ناصح به گیسویش قسم آنجا خدا بود



                               #ناصر_باریکانی   (ناصح)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۳:۱۷
فرشید فلاحی


خط سوم


گرچه نخوانده ای مرا،بارِدگربیابخوان
آن خطِ سومین منم،زودنمی شوم عیان


 واژه به واژه برنگر،تا زدلم شوی خبر
صفحه به صفحه راببین،سطربه سطرِآن بمان


درتب وتابِ واژه ها،نیست مگردلم رها؟
دیده ی دل توبرگشا،تاکه نمانمت نهان


چنگ زدم به رودِ تو،زخمه زدم به عودِ تو
شد دف ونی سرودِتو،ای تومعانی وبیان


غایبِ حاضرم تویی،منظروناظرم تویی
شعله ی شعرِ من شدی،دررگِ من شدی روان


جان وجهانِ من تویی،روح و روانِ من تویی
سِّرو عیان من تویی،باتو روَم به آسمان


قامتِ تو قیامتم،گرچه خمیده قامتم
خاک نشینِ عشقِ تو،برطَبَقش نهاده جان


صبح تویی صباتویی،نغمه تویی صدا تویی
گرچه نخوانده ای مرا،باردگربیا بخوان


#فرشید_فلاحی  97/5/9

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۰۳
فرشید فلاحی


🌷اهل 🌷جنون🌷🌷


من از قبیله یوسف تو از زلیخا یی

برای بردن دل از چه راه می آیی؟


زلال عشق تو راجرعه جرعه می نوشم

شبیه صبح بهاری چقدرزیبا یی


به چشم مشکی رویا یی ات قسم بانو

که نیست مثل تو در زیرچترمینایی


شکسته می شود انگارآدمی وپری

اگر نگاه کنند آن جمال وتنهایی


نه من که عالم وآدم درآرزوی تواند

بدان هلال جهان می کشدبه شیدایی


کنار مرد خرد درد عشق مخفی نیست

که کار اهل جنون می رسدبه رسوایی


غزل کجا به غزال تو می رسدناصح

چنین که فتنه برانگیز وبادپیمایی


#ناصر_باریکانی (ناصح)




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۵۸
فرشید فلاحی