انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#ناصر-باریکانی» ثبت شده است


مثل نور

بعضی اگرچه طعنه ی انکار می زنند
مارا میان باغ خدا  جار می زنند

باید پرید و رفت که درخاکدان شهر
این کرکسان به چشم تومنقارمی زنند

اینجا کسی به فکر کسی نیست بی دلیل
حرف دروغ ومسخره بسیارمی زنند

بی معنی است صحبتی از ارزش خرد
جایی که چوب کفر به افکارمی زنند

دنیاکمان وچرخ زه وروزگار تیر
با دست هم به دیده ی بیدار می زنند

برخیز مثل نور که درسایه ی سحر
یک کهکشان ستاره ی نو دار می زنند

#ناصر_باریکانی (ناصح)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۷
فرشید فلاحی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۲
فرشید فلاحی


دل پر شکسته
شبی که خواب تو رادیده ام خیالی نیست
مرا به هیچ گرفتی ولی ملالی نیست
نشسته ام که ببینم خطای فکرم را
هنوزگیجم و غوغای حس و حالی نیست
سرم به سینه ی دیوار خورده می دانید؟!
به خوب بودنِ حالِ من احتمالی  نیست
مرا به حال خودم یک دقیقه بگذارید
خیال می کنم این خواهش محالی نیست
من ازتصور تقلید کور بیزارم
که این عقیده به هم سنگی سفالی نیست
بیا به چشمه ی سرشار عشق بر گردیم
چرا که آب حیاتی به این زلالی نیست
دلش هوای پریدن گرفته ناصح باز
ولی برای دل پرشکسته بالی نیست
#ناصر_باریکانی   (‌ناصح)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۱۴
فرشید فلاحی


❤️غروب❤️
بادل غریبه است خدایا مگر غروب
مردغریب خسته و دلتنگ ترغروب
پیوسته درسکوت وسکون فکرمی کند
هرعاشقی برای دلش درسفر غروب
غمگین نمی شدم همه ی عمردرجهان
بامن رفیق می شد وهم دل اگر غروب
خندان ندیده ام بنشیندبه گوشه ای!
درطول زندگانی خود یک نفر غروب
در آسمان کبوتر بی آشیانه هم
 رغبت نمی کند بزند بال وپر غروب
خورشید تا که رفت توهم خانه می روی
ای نوردیدگان من از بام ودر غروب
ناصح به راه مانده نگاهم که قاصدک
ازخانه اش دو باره بیارد خبر غروب

                                     #ناصر_باریکانی (ناصح)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۲۸
فرشید فلاحی



🌷سهم  بهار ها🌷

زیباترین غزل شده سهم بهارها
می ماند این ترانه تو را یادگارها

پرمی دهد شکوفه پیامی شبیه گل
صبح بهارسمتِ تودرانتشارها

عید آمدست خانه تکانی نکرده ای؟
بیرون کنید زحمت گرد وغبارها

ای آشنا مواظب اردیبهشت باش
بایک سبدشقایق و بوس وکنارها

می بینم از کنارهمین شیشه ها هنوز
درکوچه باغ، خنده ی بی اختیارها

پر می زنندبلبل شیدا ومرغ عشق
در لابلای شاخه ی سرو وچنارها

فردا تمام دشت پرازشعرناصح است
گاهی میان فرصت گشت وگذارها

#ناصر_باریکانی   (ناصح)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۱۱
فرشید فلاحی



اوج  زیبایی
دراوج زیبایی ولی بی ادعا بود
یعنی فروتن دختری دردآشنا بود


می رفت سنگین مثل  موجی روی دریا
می رفت سنگین وسکوتش باصفا بود


درماسه های گرم ساحل گام می زد
آرام مانند غزالی خوش نما بود

 
می آمداز سمت افق بادی ملایم
چشمم به دنبالش شبیه چشمه ها بود


عطر تنش در عمق جانم پخش می شد
تنها ودریا خالی از جای شمابود


روحم نمی رفت از کنا رش ذره ای دور
جسمم پی اش تا انتهای ناکجابود


برگشت زلفش در هواچون باد چرخید
ناصح به گیسویش قسم آنجا خدا بود



                               #ناصر_باریکانی   (ناصح)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۳:۱۷
فرشید فلاحی


🌷اهل 🌷جنون🌷🌷


من از قبیله یوسف تو از زلیخا یی

برای بردن دل از چه راه می آیی؟


زلال عشق تو راجرعه جرعه می نوشم

شبیه صبح بهاری چقدرزیبا یی


به چشم مشکی رویا یی ات قسم بانو

که نیست مثل تو در زیرچترمینایی


شکسته می شود انگارآدمی وپری

اگر نگاه کنند آن جمال وتنهایی


نه من که عالم وآدم درآرزوی تواند

بدان هلال جهان می کشدبه شیدایی


کنار مرد خرد درد عشق مخفی نیست

که کار اهل جنون می رسدبه رسوایی


غزل کجا به غزال تو می رسدناصح

چنین که فتنه برانگیز وبادپیمایی


#ناصر_باریکانی (ناصح)




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۵۸
فرشید فلاحی

❇️ شبیه شیشه👇


شبیه شیشه ام دستِ خودم نیست
زلال اندیشه ام دستِ خودم نیست


دلم پشتِ نگاهِ دوست پیداست
صداقت پیشه ام دستِ خودم نیست


      #ناصر_باریکانی(ناصح)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۷ ، ۱۳:۰۳
فرشید فلاحی

❇️دختر دریا👇


دوباره دختر دریا ترانه می خواند
ترانه های مرا عاشقانه می خواند


بهار زمزمه ای با چکاوکان دارد
چنان که رویش جان را جوانه می خواند


درخت و سیر صعودی به آسمان یعنی
قنوت ساده ی خودرا شبانه می خواند


نسیم صبح به گوش اقاقی وسنبل
نفس نفس غزل بی بهانه می خواند


مدام بلبل عاشق برای محبوبش
هزار نغمه ی شیرین به لانه می خواند


به ابر می نگرم در کمال آرامش
به خوردِ صحن چمن دانه دانه می خواند


اگر به بزم طبیعت نظرکنی،ناصح
تو را به دیدن گل ها،زمانه می خواند


#ناصر_باریکانی(ناصح)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۶ ، ۱۲:۴۲
فرشید فلاحی

عبور ماه


نشسته ام که ببینم عبور ماهم را
ستاره های خیالش گرفته راهم را


زِشرم  آینه آرام  می زنم  نفسی
چرا که یاد لطیفش شکسته آهم را


نهاده ام سرِ زانوی خویش پیشانی
برای آنکه  به یاد آورم گناهم  را


کنار  پنجره  پنهان سوال  می‌کردم
که چند مرتبه دزدیده ام  نگاهم  را


خدا کند که بیاید  به خاطر دل من 
نخوانده است اگر نامه ی سیاهم را


کسی که فکر مرا اشتباه  می‌خواند
نشان  ناصح ما داد اشتباهم  را


#ناصر_باریکانی(ناصح)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۶ ، ۱۵:۳۵
فرشید فلاحی