غزل یعنی نگاهِ چشم مستت
طلوعِ هر پگاهِ چشمِ مستت
غزل یعنی تمامِ ناتمامم
همیشه فرشِ راهِ چشم مستت
غزل یعنی تو محرابِ دل من
من و عشق و پرستشگاهِ مستت
غزل یعنی اگر ماندی تو تنها
من اینجا تا ابد همراهِ مستت
غزل یعنی چو گیسو میگشایی
فدای گیسوی دلخواهِ مستت
غزل یعنی که دستانم به دستت
سماعِ دل به میدانگاهِ مستت
غزل همچون دل آشوبِ منیژه
برای بیژنِ در چاهِ مستت
غزل یعنی تمامِ شب دلِ من
بیادِ خوش خیالِ ماهِ مستت
غزل یعنی که "باران" بیقرار است
برای بودنِ هرگاهِ مستت
غزل یعنی که عاجز از بیانم
دراین وادی منم گمراهِ مستت
شبی از من تو پرسیدی غزل چیست؟
غزل یعنی نگاهِ چشم مستت
#فرشیدفلاحی ۰۴/۵/۱۵