انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غزل» ثبت شده است


دل پر شکسته
شبی که خواب تو رادیده ام خیالی نیست
مرا به هیچ گرفتی ولی ملالی نیست
نشسته ام که ببینم خطای فکرم را
هنوزگیجم و غوغای حس و حالی نیست
سرم به سینه ی دیوار خورده می دانید؟!
به خوب بودنِ حالِ من احتمالی  نیست
مرا به حال خودم یک دقیقه بگذارید
خیال می کنم این خواهش محالی نیست
من ازتصور تقلید کور بیزارم
که این عقیده به هم سنگی سفالی نیست
بیا به چشمه ی سرشار عشق بر گردیم
چرا که آب حیاتی به این زلالی نیست
دلش هوای پریدن گرفته ناصح باز
ولی برای دل پرشکسته بالی نیست
#ناصر_باریکانی   (‌ناصح)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۱۴
فرشید فلاحی


ربنای تو
دستم به دامن و  نگهم خاک پای تو
بر سجده سر نهم  که بگویم ثنای تو
تلخندِ مردمان  به جنونت خریده ام
رسوا شوم که هیچ  دل و جانم فدای تو
از نعمت جهان  چشم و دل سیر حیرتم
بر آن شدم که تا  به کف آرم رضای تو
عمری گذشت و ما  به لج افتاده کودکیم
با هر بهانه ای  به لب آرم دعای تو
خودخواه روزگار  زپی نقش و ظاهر است
او را چه لذتی  به جهان از صفای تو
آیین رستگار  به رهایی رسیدن است
وآنگه جلا دهم  به لبم ربنای تو
#قاسم_رستگاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۵۱
فرشید فلاحی

             

                                     #تمام_ناتمام



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۳۸
فرشید فلاحی

 


 صبح  می آید به مهرت  بیقرار🌷

خوشدل  از خورشید  رویت چون  بهار🌿

این  بهار وهر بهار وصد بهار🌿

گل  چو بر گلشن  نشاند  روزگار🌿

  بلبل  از شوق رخت  کف می زند🌿

  پای می کوبد به شاخه هرهزار🌷

ای اهورایِ سپیدِ عاشقی🌻

شادی عشقت  به دلهامان   گذار🌷

شعله از ما  برشب  تاریک زن🌷

  تا  بماند روز روشن  پایدار🌷

 #شیرین_ تمیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۵۳
فرشید فلاحی


تمنا

ای همه من محوِ تماشای تو
دیده ودل غرقِ تمنای تو


خودتو بهاری وبهاران زتوست
جلوه ی عشق است سراپای تو


نام تو شد زمزمه ی لحظه ها
روز وشبم غرقه ی رویای تو


همره من گشته به خواب وخیال
نرگس جادوی فریبای تو


گُل کند این عشق به اردیبهشت
رقصِ غزل بزمِ دلارای تو


پادشه حسن تویی والسلام
دیده ی من خاک کف پای تو


با تو تمام است مرا ناتمام
دفتر دل مانده به امضای تو

                             #فرشید—فلاحی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۳۳
فرشید فلاحی


❤️غروب❤️
بادل غریبه است خدایا مگر غروب
مردغریب خسته و دلتنگ ترغروب
پیوسته درسکوت وسکون فکرمی کند
هرعاشقی برای دلش درسفر غروب
غمگین نمی شدم همه ی عمردرجهان
بامن رفیق می شد وهم دل اگر غروب
خندان ندیده ام بنشیندبه گوشه ای!
درطول زندگانی خود یک نفر غروب
در آسمان کبوتر بی آشیانه هم
 رغبت نمی کند بزند بال وپر غروب
خورشید تا که رفت توهم خانه می روی
ای نوردیدگان من از بام ودر غروب
ناصح به راه مانده نگاهم که قاصدک
ازخانه اش دو باره بیارد خبر غروب

                                     #ناصر_باریکانی (ناصح)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۲۸
فرشید فلاحی

        


    تنها

زُل می زند،پُشتِ سکوتش نقطه چین ، تنهاست ؛تنها
مجموعه ای از شعر هایِ خوش نشین، تنهاست؛تنها

نصف النهار ِهر نگاهش رو به قطبِ آرزوها
یخ می زند چون بی جهت، رویِ زمین تنهاست؛تنها

ثبتِ حقایق می کند، گاهی، ولی این عکس ها تلخند
قابِ دو چشمی که به قلبِ دوربین تنهاست؛تنها

هِی قهوه می نوشد اثر از فالِ خوب اما نمی بیند
در حالِ او تأثیرِ گُنگِ کافئین تنهاست،تنها

تبعیدیِ عشق است‌ و در اعماقِ تفکیکی غریبانه ‌‌
چون تکه ای جامانده از یک جورچین تنهاست؛تنها

یک قلب خالی مانده و یک ذهن خالی تر به دنبالش
دردِ و خیالاتش میانِ آن و این تنهاست، تنها

بحرانِ احساس است تنهایی که تصویرش نفسگیر است
انگار یک کودک کفِ میدان مین تنهاست ؛ تنها

هر لحظه را دلواپسِ آوارِ تقدیر است و جان کنده
چون ماهی قرمز که بین  هفت سین تنهاست؛ تنها

# ارسا اجلالی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۴۷
فرشید فلاحی


 طعم باران می دهد شعر ترم

واژه ها را سوی رویا می برم

بوی باران شاد و مستم می کند

جان تازه میدمد در پیکرم

می روم تا دشت گلهای بنفش

عطر آن را بهر یارم می خرم

زیر باران یاد یارم می کنم

جز خیالش چون نباشد در سرم

خوش بود باران پاییزی مرا

بی گمان من در بهاری دیگرم


#مریم_حاج_علیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۳۵
فرشید فلاحی



 عشق آباد

ای دامنت عشق آباد، درخویش رهایم کن
بادرقص وغزل هرشب، این گونه صدایم کن

برخیز و غزل خوان کن، گیسوت گل افشان کن
در پای چنین عشقی،خود بی سروپایم کن

"دل بی تو به جان آمد"، در آه وفغان آمد
از ناله واندوهم، مستانه جدایم کن

هم دینی وهم ایمان، هم جانی وهم جانان
نه کفر نمی باشد، خود را تو خدایم کن

پیمانه ی عشقت را، برکامِ دلم  آور
ازخویش جدایم کن، درخویش فنایم کن

یک عمرفراقت را، وین غصه وداغت را
چون لاله به دل داریم، یک جرعه دوایم کن

گفتیم غزل اما، فارغ ز هرانچه باد
ای دامنت عشق آباد، درخویش رهایم کن

#فرشید_فلاحی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۲۳
فرشید فلاحی



🌷سهم  بهار ها🌷

زیباترین غزل شده سهم بهارها
می ماند این ترانه تو را یادگارها

پرمی دهد شکوفه پیامی شبیه گل
صبح بهارسمتِ تودرانتشارها

عید آمدست خانه تکانی نکرده ای؟
بیرون کنید زحمت گرد وغبارها

ای آشنا مواظب اردیبهشت باش
بایک سبدشقایق و بوس وکنارها

می بینم از کنارهمین شیشه ها هنوز
درکوچه باغ، خنده ی بی اختیارها

پر می زنندبلبل شیدا ومرغ عشق
در لابلای شاخه ی سرو وچنارها

فردا تمام دشت پرازشعرناصح است
گاهی میان فرصت گشت وگذارها

#ناصر_باریکانی   (ناصح)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۱۱
فرشید فلاحی