انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#شهرام-آریا فر» ثبت شده است


قافله ی عشق 👇


بر گرد حریم حرم دوست چه غوغاست
راسش سر نی یوسف دل زاده ی زهراست 


از قافله ی عشق بجز عشق مجویید 
غوغای دل از نیزه ی خونبارهویداست


 
هر غنچه که بیند رخ او جامه زند چاک
هر چشمه که جوشد ز زمین در غم دریاست
 
از سلسله جنبانی سر سلسله ی عشق 
بس فتنه ز هر حلقه ی آن سلسله برخاست 


خورشید مگر خفته به خون در جبل النور 
که اندوه شب تیره از این واقعه پیداست 


بر گرد جوانان به خون خفته در آن دشت 
با خیل ملک نوحه کنان ام ابیهاست
 
بر غربت صد پاره ی اجساد شهیدان 
خون گشته دل حیدر خونین دل زهراست 


آتش مزن آن خیمه ایا ملحد ملعون 
باشد که در او حجت حق آیت عظماست 


بر قافله بان گوی عنان گیر دمی چند 
شاید که بر این معرکه زینب به تماشاست 


رخسار گل آیینه ی رخسار شهید است 
خون دل هر لاله ز داغ دل لیلاست


در گوشه ی ویرانه هنوز از غم طفلی 
آهنگ حزین در بن این گنبد میناست
 
هر کس که دلش واقف اسرار نهان است 
محبوب جهان است اگر خاک کف پاست 


با گریه براری لب و پیمانه گرفتن 
از دست همان دلبر دردانه چه زیباست

#امان_آله_آقا_براری

-------------------------------------------------
باز در صحرای دل،اندوه و غم کاشانه کرد
بازهم گیسوی شب را ،دست ماتم شانه کرد


باز هم آمد محرم ،نینوا در خون نشست
کربلا با لاله های سرخ ،رنگین خانه کرد


چادر غم بررخ خونین صحرا،خیمه زد
مرغ شب درزیربال خویش ازغم لانه کرد


ماه خود را در قفای ابرها،پنهان نمود
در دل مهتاب ناگه،ظلمت شب خانه کرد


گل گریبان چاک زد،از هجر آن شمع وجود
آتش عشقش شرر بر بال هر پروانه کرد


باز هم رنگ شفق ،چون لاله گلگون منظرست
ساقی هستی می از ابریق خون،پیمانه کرد


داغ جانسوز حسین در دل دوباره تازه شد 
قصه کرب و بلا،هر عاقلی دیوانه کرد


باز مشک خالی و دست بریده با فرات
صحبت از پیکار نفس و غیرت مردانه کرد


نوحه گر شد جبرئیل اندرغمش روز ازل
حضرت آدم به یادش،گریه جانانه کرد


رد خون میزد قلم ،با واژه های (آریا)
آنزمان که شعر،ترسیمی از آن افسانه کرد

#شهرام-آریافر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۳۰
فرشید فلاحی