انجمن شاعران طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

محفلی بر مدار عشق... برای شعرهای ماندگار سخنوران دیارم طالقان

عجایب

يكشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۱۴ ب.ظ

عجایب


من عجایب دیده ام بر کل دنیا چیره بود
چشم من از ماجراهای عجیبش خیره بود


دیده بودم یک نفر حرف دلش را رُک بگفت
غل به پا و دست زنجیر و دهانش گیره بود


بس که عادتهای بیخود هی مکرر شد به شهر
لاجرم آن جهلشان در زندگیشان سیره بود


چشمشان از روشنی ها بسته گشته ای عجب
مثل پشت پلکشان آن بختشان هم تیره بود


آن که خورد از دیگری یا برده بیت المال خلق
تبرعه..اما خلاف مردمانش شیره بود


آب وبرق و گاز مفتی را کسی هرگز ندید
از غبار لعنتی آب و هوا هم جیره بود


سنگ زر یا مس ویا نقره به دل دارد کویر
دست خود را رو نکردو ارمغانش زیره بود


با خودم گفتم عجب جای بدی باید بود
خوش به حال ما که ایران بر عجایب چیره بود


#سید-مهدی-افتخاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی